وب گیتاریست
- وب جاوآشنایی با آتشکدههای ایران
آتشکده به گونهای از نیایشگاه زرتشتیان گفته میشود که آتش در جای خاصی از آن قرار دارد و مهمترین نیایشهای دینی در آن و در برابر آتش انجام میگیرد.
شکل و بنای آتشکدهها در همه جا یکسان است. معمولا هر آتشکده ۸ درگاه و چند اتاق ۸ گوشه دارد و آتشدان در وسط بنا واقع است. با گذر زمان و به تدریج مقرر میشود که آفتاب بر آتش نتابد. بنابراین آتش را در فضای باز نگهداری نکرده و اتاقی در وسط بنا ساختند که آتشدان در آن قرار داشت. محافظ آتشکده را هیربد مینامیدند.
اگر دوست دارید از نزدیک شاهد این بنا باشید، چنین آتشکده ایران را برایتان معرفی کرده ایم که در شهرهای مختلف قرار دارند.
آتشکده آتشگاه – اصفهان
آتشکده آتشگاه در غرب شهر اصفهان و در مسیر اصفهان – نجف آباد در نزدیکی منارجنبان بر فراز تپهای سنگی و کم ارتفاع قرار دارد. آتشگاه اصفهان یکی از سه اثر قدیمی به جا مانده از دوران باستان و از نظر بزرگی سومین اثر موجود در شهر اصفهان است و یکی از ۷ آتشکده بزرگ ایران در زمان قباد ساسانی میباشد.
بنای آتشگاه، آتشدانی بزرگ و مدور است با دریچههای متعدد. این ساختمان از خشتهای گلی خام به طول و عرض ۴۰ سانتیمتر و قطر ۱۴ سانتیمتر ساخته شده و مصالح خشتها، گل و سنگ ریزه و نیهای ساحل زاینده رود است. پایههای بزرگ و خشتی بنا تقریبا از میانه تپه آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز روی آنها قرار داشتهاست.
در بالای تپه بنایی گرد وجود دارد و جز آن هیچ بنایی بلندتر ساخته نشدهاست. این بنا دارای ۸ گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدان زرتشتی، آتش مقدس را در درون این اتاق قرار میدادهاند. این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در ۴ جهت تپه بوده که تا زیر اتاقک آتشگاه ادامه مییافتهاند. در بافت ساختمانهای این بنا میتوان سوراخهای زیادی را دید که به دست گنجیابان کنده شدهاست.
در اطراف این آتشدان در سطحی پایینتر اتاقهای زیادی ساخته بودند که به علت خام بودن خشتها در مجاورت باد و باران به مرور زمان از بین رفتهاند. بقایای این اتاقها در شمال و شمال شرقی بر جای مانده است. این آتشدان دارای ۷ پنجره بزرگ قدی و یک در ورودی است که آتش درون آن از تمامی جهات قابل دید بوده است . ارتفاع ورودی آن به اندازه چند پله از سطوح اطراف است و بطور کامل بر تمامی مجموعه و کوه وقوف دارد . در داخل آن در بالای در و تمامی پنجرهها طاقچههایی قرار دارند.
مجموعه آتشگاه اصفهان در طول تاریخ به عنوان یکی از جایگاههای آتش مقدس و در دورانهای اخیر به دلیل موقعیت مذهبی و تفریحی همواره مورد توجه مردم اصفهان و اطراف بوده است. آتشگاه اصفهان در سال ۱۳۳۰ و با شماره ۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. در سالهای دهه ۵۰ مرمت اساسی شد و در اوایل دهه ۶۰ به جهت جلوگیری از ایجاد صدمات و تخریب، درهای ورودی ساختمانهای آن بسته شد و بطور کامل استتار گردید.
آتشکده کرکویه – سیستان و بلوچستان
این آتشکده که به آتشکده کرکوشاه نیز شهرت دارد در غرب روستای خمک و ۸ کیلومتری تپه منطقه شهرستان و در میان زمینهای باتلاقی سیستان و نزدیک مرز ایران با افغانستان قرار دارد. این آتشکده از جمله آثار تاریخی و قدیمی استان سیستان و بلوچستان است.
کرکویه توسط نویسندگان دوران اسلامی در کتب قدیمی تشریح شده است. استخری کرکویه را نخستین راهی میداند که سیستان را به هرات متصل میکند و بنا به گفته وی، کرکویه در سه فرسنگی زرنج یا زرنک (سیستان) واقع شده است. قدمت آتشکده کرکویه را به زمان کیخسرو نسبت دادهاند و بنا بر روایات کرکویه تا قرن هفتم هجری آبادان بوده است.
بر اساس توصیفات مورخان دوران اسلامی، این اثر تاریخی دارای دو قبه بزرگ و بر هر قبه شاخی چون شاخ گاوی بزرگ ساخته بودند و آتشگاه در زیر آن دو قبه قرار داشت. این آتشکده تا قرن ۱۷ هجری که قزوینی آن را وصف کرده است بسیار خرم و زیبا بوده است. این بنا جزو چهار آتشکده مهم ایران بوده و موبدان آن نیز جایگاه خاص و ویژهای را دارا بودند. به طوریکه در تاریخ آمده فردوسی جهت نگارش شاهنامه و تحقیقات خود نزد موبد این آتشکده آمده است.
کرکوشاه یا کرکویه، عبارت است از بقایای یک آتشکده مربوط به دوران هخامنشی، که شامل یک دیوار خشتی – چینهای از یک برج دفاعی شهر باستانی است. این آثار شامل تعدادی از بناهای بزرگ و کوچک است. این بخش دارای تالاری به طول ۱۱ متر و عرض ۸٫۵ متر است. کلمه کار یا کر در زبان پارسی کهن به معنی مردم جنگاور و جنگجو است. بنابراین میتوان گفت کرکویه به معنی کوی جنگاوران است.
آتشکده تخت رستم – تهران
آتشکده تخت رستم در استان تهران، ۲۰ کیلومتری غرب شهریار در بخش جوفین در نزدیکی روستای قجر روی کوه تخت رستم قرار دارد. این آتشکده در دوران ساسانی و برای انجام مراسم آتش؛ که فقط موبدان زرتشتی بدان راه داشتهاند، ساخته شد. طی سالهای گذشته نیز در دامنه شرقی تخت رستم یک محوطه باستانی در حدود ۱۰ هکتار شناسایی شده است.
آتشکده تخت رستم از دو صفه یا تختگاه تشکیل شده که یکی از این صفهها در قله صخره و دیگری در ارتفاع پایین تر قرار دارد. صفه اول که در فضای آزاد قرار دارد محلی است که روی آن آتش میافروختند و روی صفه دوم مراسم مذهبی انجام میگرفته است. در فاصله ۱۵ متری از تخت گاه پایینی یک بنای گنبدی شکل قرار دارد که احتمالا آتش مقدس را در آن نگه میداشتند.
در قسمت پائین کوه یک سکو و یک بنای کوچک وجود دارد. این بنای کوچک که در ۱۵ متری سکو قرار دارد و تقریبا سالم مانده، سقف کوتاهی دارد؛ فاصله راس گنبد آن تا سطح زمین ۲۳۸ سانتیمتر بوده و دارای دو مدخل با طاقهایی به سبک معماریهای پیش از اسلام است.
کوه تخت رستم، مخروطی شکلی و از جنس آندزیت و سنگهای آتشفشانی است. در دامنه و نوک قله این کوه آثار معماری به صورت تختگاه وجود دارد که با استفاده از مصالحی نظیر سنگ و ملات گچ سنتی ساخته شده است. اثر باستانی آتشکده تخت رستم یکی از آتشکدههای مهم منطقه شهریار استان تهران در دوران ساسانی است و در سال ۱۳۱۶ با شماره ۳۰۳ به ثبت ملی رسید.
آتشکده سرمسجد – خوزستان
آتشکده یا معبد سرمسجد یکی از مهم ترین مکانهای تاریخی و باستانی استان خوزستان است که در شمال شرقی شهر مسجدسلیمان قرار دارد. آتشکده جاویدان (صفه سرمسجد) بنایی متعلق به قرن هفتم قبل از میلاد است که بنا بر نظر برخی کارشناسان، معماران برای ساخت تخت جمشید از آن الهام گرفتهاند.
نوع معماری این بنا، آتشکده جاویدان اورارتویی است که مهمترین مشخصه آن استفاده نکردن از ملات و گذاشتن سنگ خشک روی سنگ خشک دیگر است.بنا به نوشتههای پروفسور گیرشمن، باستانشناس فرانسوی در کتاب «ایران از آغاز تا اسلام» تخت جمشید نیز با استفاده از همین الگو ساخته شده است.این معبد که در گذشتههای دور همواره در آن آتشی افروخته بوده مشرف به سفه سرمسجد است که به گفته مورخان مقر حکومتی پارسها بوده است.
آتشکده سرمسجد، به دستور یکی از پادشاهان بزرگ هخامنشی ساخته شده و هر کدام از سنگهای بزرگ معدنی به کار رفته در آن ۴ تا ۵ تن وزن دارد.محراب آتشکده متعلق به قرن ۷- ۸ قبل از میلاد است که شامل یک سکو به اندازههای ۲۰ در ۲۵ پا میباشد. در بخش شرقی محراب قسمتی که اکنون آتشکده میباشد برای عبادت ایرانیان بنا شده بود.
سمت غرب ایران مقدس ویژه خدایان یونانی بوده و در سمت غربی آتشکده ۳ معبد برای ۳ تن از خدایان قدیم اختصاص داشت که ۲ تن از آنان هراکلیوس و آتنا میباشد.
یک پلکان به عرض ۲۵ متر مومنان را به روی صفه نزدیک محل مقدس هدایت می کرد و از آنجا که در پایان مراسم نیایش نبایستی از همان راه که آمدهاند بازگردند یک پلکان دیگر در گوشه دیگر ضلع شرقی برای پایین رفتن ساخته بودند.
به عقیده پروفسور گیرشمن سابقه استقرار یکی از قبایل پارس در مسجدسلیمان به اواخر قرن هشتم قبل از میلاد میرسد. ظروف سفالی، سکههای قدیمی، مجسمههای باستانی و آثار کهنی از این بنای تاریخی بدست آمده است که در موزههای داخل و خارج نگهداری میشوند.آتشکده سرمسجد در سال ۱۳۱۶ و با شماره ۳۰۰ به فهرست آثار تاریخی ملی و باستانی کشور به ثبت رسیده است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: آتشکده نیایشگاه زرتشتیان آشنایی با آتشکدههای ایران گنج آتشکده ها آثار شناسی
ثروت هاي بزرگ پادشاهان و راز ناپديد شدن اين گنجينه ها هميشه يکي از موضوعات جذاب تاريخ بوده اند. محققان، باستان شناسانطز و حتي ماجراجوهاي زيادي به خاطر کشف اين گنج هاي افسانه اي به مکان هاي ناشناخته قدم گذاشته اند اما با وجود جست و جوهاي زياد، هيچ اثري از آنها ديده نشده است؛ طوري که انگار داستان وجود اين گنج ها فقط يک افسانه بوده که در گذر زمان به فراموشي سپرده شده اما واقعيت اين است که در فهرست بزرگ ترين گنج هاي گمشده دنيا، اسم چهار گنجينه بزرگ به چشم مي خورند که اسناد زيادي مبني بر وجود آنها در دست است و مشکل تنها مکان هاي ناشناخته اي هستند که در آن پنهان شده اند؛ مکان هايي که هنوز کشف نشده اند
گنجينه اتاق آمبر
گنجينه اتاق آمبر منحصر به فردترين گنج گمشده تاريخ است که در قلعه کولينگزبرگ روسيه قرار داشت و در جنگ جهاني دوم به دست آلماني ها افتاد. هرکدام از ضلع هاي اين اتاق بزرگ که به شکل مربع ساخته شده بود حدود 35 متر طول داشت. نکته شگفت انگيز درباره اتاق آمبر اينجاست که خيلي ها مي گويند اگر فهرست عجايب هفت گانه قديمي، هشت تايي مي شد حتماً اسم اتاق آمبر به عنوان مورد هشتم در آن ثبت مي شد چرا که تمام ديوارهاي داخلي اين اتاق از طلا ساخته شده بود و هر وسيله اي هم که در درون اين اتاق قرار داشت يا از طلا بود و يا طلاکاري شده بود؛ حتي موزائيک هاي کف اين اتاق کاملاً از طلا بودند. در درون اتاق سه درخت نمادين وجود داشت که آنها هم از طلا ساخته شده بودند و ديوارهاي داخلي آن هم با جواهراتي که هرکدام به تنهايي يک شاهکار به حساب مي آمدند، تزئين شده بود.
اتاق آمبر يکي از با ارزش ترين کارهاي هنري پروسي- روسي بود که در ابتدا براي شاه فردريش اول، پادشاه پروس ساخته شد و بعدها در سال 1716 به سزار معروف روس يعني پترکبير، رسيد. اين اتاق شگفت انگيز در کاخ کاترين در نزديکي سن پترزبورگ امروزي قرار داشت و ارزشي که براي اين اتاق تعيين کرده بودند، مبلغي در حدود 142 ميليون دلار بود. وقتي در جنگ جهاني دوم، هيتلر تصميم گرفت ماشين هاي جنگي نازي ها را به سمت روسيه بچرخاند، محافظان و نگهدارندگان اتاق آمبر نگران و دستپاچه شدند چون با توجه به پيشروي سريع نازي ها در خاک روسيه و جبهه شرق، محافظان گنجينه اتاق آمبر وقت بسيار محدودي براي جا به جايي آن داشتند. آنها در مرحله اول سعي کردند کل اين اتاق را جا به جا کرده و به قسمت هايي از کشور روسيه ببرند که احتمال رسيدن هيتلر به آن مناطق کمتر بود تا گنجينه از دستبرد نازي ها در امان بماند اما اين ايده درست از آب درنيامد چرا که ديوارهاي اتاق آمبر شروع به ريزش کردند و انتقال غيرممکن شد. بعد از اينکه آنها از جا به جايي اتاق آمبر به مکاني امن تر نااميد شدند، سعي کردند نماي ظاهري اتاق را تغيير بدهند. درنتيجه تصميم گرفتند ديوارهاي اتاق و کاشي هاي کف آن و قسمت هاي طلاکاري شده را با کاغذ ديواري بپوشانند تا اين اتاق هم مثل بقيه اتاق هاي معمولي قلعه به نظر برسد. بالاخره نازي ها در اکتبر 1941 به سن پترزبورگ رسيدند و با جست و جوي زياد به اتاق آمبر دست پيدا کردند . نازي ها بعد از دست يافتن به اتاق آمبر در قلعه کولينگزبرگ، در سال هاي باقيمانده از جنگ آن را به نمايش گذاشتند. هر چند در آوريل سال 1945، کنترل شهر و در نتيجه قلعه کولينگزبرگ دوباره به دست روس ها افتاد اما گنجينه افسانه اي اتاق آمبر در هيچ جايي پيدا نشد. در حقيقت اتاق آمبر از اين تاريخ به بعد هرگز ديده نشد. بعد از مفقود شدن اين گنج افسانه اي، سؤال هاي زيادي درباره سرنوشت آن مطرح شد که جواب هيچ کدام از آنها تا به امروز روشن نشده است. براساس يکي از فرضيه ها درباره اين گنجينه گمشده، خود ارتش روسيه عامل ناپديد شدن آن عنوان شده است. به عبارتي ارتش روس در دوران محاصره اين شهر و زماني که از زمين و آسمان روي سر آلماني ها بمب مي ريخت به طور سهوي گنجينه را از بين برده است.
اما يکي از فرضيه هاي ديگر اين است که با توجه به اينکه نازي ها وقت زيادي براي جا به جايي گنجينه داشتند، شروع کردند به حفر تونل هاي زيرزميني تا گنجينه را به آلمان ببرند. البته حفر تونل و انتقال ارتش و ادوات جنگي از استراتژي هاي مهم جنگي در زمان جنگ جهاني دوم بوده و اين فرضيه هم براساس همين موضوع بيان شده است. احتمالي هم که براي سرنوشت گنجينه آمبر در اين فرضيه متصور مي شود اين است که با بمباران ارتش روسيه، قسمت هايي از تونل فرو ريخته و گنجينه در اين تونل هاي زيرزميني مدفون شده است. فرضيه ديگري هم وجود دارد که براساس آن افسران نازي در زمان محاصره شهر به دست روس ها به تعداد محدودي از سربازان خود دستور داده اند يک پناهگاه زيرزميني حفر کرده و گنجينه را در آنجا پنهان کنند اما چون اميدي به حفظ شهر و شکستن محاصره نداشته اند، به احتمال زياد گنجينه را نابود کرده اند تا به دست ارتش روسيه هم نرسد و آنها از اين ثروت عظيم عليه نازي ها در جنگ استفاده نکنند. در هر حال با وجود کاوش هاي زيادي که براي يافتن گنج و حتي سرنوشت آن پس از جنگ انجام شد، نتيجه اي به دست نيامده و هنوز کسي نمي داند که آيا گنج توسط نازي ها به آلمان برده شده يا اينکه زير خروارها خاک مدفون شده است. البته براي افرادي که علاقه مند بودند گنجينه اتاق آمبر و عظمت آن را از نزديک ببينند اين اتاق مجدداً در کاخ کاترين به طور نمادين بازسازي شده است.
گنجينه ريش سياه
ريش سياه يکي از دزدان دريايي معروف اوايل قرن 18 ميلادي بود که در درياهاي بزرگ و اقيانوس ها دست به چپاول و غارت کشتي ها مي زد. اين دزد دريايي موفق شد در مدت کوتاهي ثروت زيادي براي خود و گروهش به دست بياورد که فقط افسانه آن تا به امروز باقي مانده و خبري از خود اين گنج ها نيست. البته روش اين دزد دريايي آن قدر حساب شده بود که اسم او در ميان موفق ترين دزدان دريايي قرار داد. در آن دوران که ثروت هر کشور با ميزان طلاهايي که داشت سنجيده مي شد، کشور اسپانيا دست به استخراج طلا و نقره از معدن هاي مکزيک و آمريکاي جنوبي مي زد و اين طلاها را با کشتي به کشورش منتقل مي کرد اما کشتي هاي اسپانيايي در راه بازگشت به اسپانيا با مشکل بزرگي به اسم ريش سياه مواجه مي شدند. ريش سياه و خدمه اش با خونسردي کامل خود را در مکان هاي مناسب بر سر راه کشتي هاي اسپانيايي مخفي مي کردند و در يک حمله غافلگيرانه طلاهاي آنها را مي دزديدند.
حرف هاي زيادي درباره ريش سياه شنيده مي شد مثل اينکه او بسيار خشمگين، بي رحم و فرصت طلب است و براي رسيدن به هدفش به هيچ موجود زنده اي رحم نمي کند. اسم اين دزد دريايي در درياي آتلانتيک، سواحل آمريکاي جنوبي و شمالي، باهاما و کاروليناي شمالي وحشت بر اندام همه مي انداخت اما سرانجام در نوامبر سال 1718 رابرت ماينرد، کاپيتان يکي از کشتي هاي جنگي بريتانيا توانست او را به دام بيندازد. رابرت ماينرد بعد از دستگير کردن ريش سياه، سر اين دزد دريايي را از تنش جدا کرد و براي اعلام پيروزي و همچنين عبرت سايرين، سر او را روي دکل کشتي اش آويزان کرد. اما سرنوشت طلاهاي بي شمار و گنجينه عظيمي که او براي خود در طي سال ها دزدي از کشتي ها ديگر جمع کرده بود چه شد؟ تا به امروز فقط همين قدر مشخص شده که محل و يا محل هايي که ريش سياه گنج هاي خود را مخفي مي کرد با مرگش براي هميشه از بين رفته است؛ با اين حال جويندگان طلا هيچ وقت از تلاش براي يافتن گنجينه هاي او دست برنداشتند زيرا گنجينه هاي او جزو بزرگ ترين گنجينه هاي طلا در طول تاريخ به شمار مي آيند. البته جزاير کارابين و غارهاي جزاير سايمون جزو محل هايي هستند که خيلي ها احتمال مي دهند گنج افسانه اي ريش سياه در آنها مخفي شده باشد؛ با اين حال جست و جو در اين مکان ها هم بي نتيجه بوده است.
گنج هاي ليما
در سال 1820، منطقه ليما در کشور پرو در معرض يک شورش داخلي قرار گرفت. به همين دليل، نايب السلطنه ليما تصميم گرفت گنج ها و دارايي هاي اين شهر را براي در امان نگه داشتن از دست شورشيان داخلي، به مکزيک منتقل کند. اين گنجينه که شامل وسايلي تزئين شده از جواهرات، شمعدان هاي طلا، دو مجسمه بزرگ طلا از مريم مقدس و مسيح، به همراه تعداد زيادي سکه هاي طلا بود در 11 کشتي بارگيري شد. قيمتي که براي آن تخمين مي زنند نزديک به 60 ميليون دلار است. کاپيتان ويليام تامپسون، فرماندهي کشتي هاي حامل اين گنجينه را که به سمت مکزيک در حرکت بود، بر عهده داشت اما نايب السلطنه بايد تحقيق بيشتري درباره ويليام تامپسون انجام مي داد و بعد گنجينه را به او مي سپرد چرا که تامپسون خودش يک دزد دريايي بود. وقتي که کشتي ها به مقصد مکزيک حرکت کردند، ويليام تامپسون به همراه دزدان دريايي ديگر گلوي نگهبانان پرويي را بريدند و جسد آنها را درون دريا انداختند. تامپسون بعد از تسلط کامل بر تمام کشتي ها به سمت جزاير کوکو در اقيانوس هند که در آن زمان تحت حکمراني استراليا بود حرکت کرد. اين جزيره همان مکاني است که به نظر مي رسد او و مردانش گنج هاي افسانه اي ليما را در آنجا مخفي کرده اند. بعد از مخفي کردن گنج، تامپسون و يارانش تصميم گرفتند از يکديگر جدا شوند و گنجينه را به حال خود رها کنند تا اوضاع آرام شود و بعد از آرام شدن شرايط دوباره به جزيره برگردند و گنج را بين خودشان تقسيم کنند اما کشتي تامپسون در مسير بازگشت محاصره شد و همه خدمه کشتي به همراه تامپسون دستگير و در دادگاه به جرم دزدي هاي دريايي محاکمه شدند. در جريان اين محاکمه، تامپسون و ناخداي دوم کشتي به اعدام محکوم شدند اما براي رهايي از اعدام تصميم گرفتند جاي گنج را فاش کنند؛ به همين خاطر تامپسون و ناخداي دوم کشتي همراه يک کشتي اسپانيايي مجدداً به جزاير کوکو بر گشتند. آنها در اين جزاير موفق شدند از دست مأموران فرار کنند و در اعماق جنگل هاي انبوه اين ناحيه مخفي شوند. از آن روز به بعد هيچ کس ديگر از محل گنج، ناخدا تامپسون و دوستش خبري ندارد. تا به امروز نزديک به 300 سفر به اين جزاير انجام شده که همه اين تلاش ها براي يافتن گنجينه ليما شکست خورده است. آخرين فرضيه اي که درباره محل اين گنجينه اعلام شده، اين است که اين گنج ها در جزاير کوکو مخفي نشده اند بلکه به جزيره نامعلومي در سواحل آمريکاي مرکزي برده و در آنجا مخفي شده اند و بعد براي گمراه کردن ديگران ناخدا و همراهانش مدعي شدند که آنها را در جزاير کوکو مخفي کرده اند.
گنجينه گمشده فرعون
وقتي که هاوارد کارتر در سال 1922 توانست مقبره توت آنخ آمون را در «دره پادشاهان» پيدا کند، از ديدن زرق و برق جواهراتي که اين پادشاه جوان با خود به دنياي ديگر برده بود( در حقيقت جواهراتي که با اين پادشاه دفن شده بود) زبانش به لکنت افتاد. در کنار اتاقي که اين فرعون جوان در آن به خاک سپرده شده بود؛ خزانه اي وجود داشت که از جواهرات زيادي انباشته شده بود. جست و جو در اين اتاق حدود 10 سال وقت کارتر را گرفت تا بتواند فهرستي از تمام جواهرات و وسايل درون آن تهيه کند. اين در حالي است که وقتي مقبره هاي فرعون هاي ديگر در اواخر قرن 19 کشف مي شد، تمامي خزانه ها خالي بودند. اين موضوع نشان دهنده اين قضيه است که دزدان مقبره در طي قرن هاي گذشته تمامي گنجينه هاي اين مقبره ها را خالي کرده اند اما مسأله اي که ذهن تمام کاوشگران مقبره فرعون ها را به خود مشغول کرده، اين است که خارج کردن تمام گنج هاي مقبره هاي فراعنه نياز به وسايل و مهارت خاصي دارد که ممکن است از عهده دزدان مقبره ها خارج باشد؛ پس چه اتفاقي براي ساير گنجينه هاي مدفون در کنار فرعون هاي مصر افتاده است؟!
بعضي از محققان و کاوشگران اعتقاد دارند که اين گنجينه ها توسط کاهنان معبد برداشته شده اند؛ چرا که در سال هاي 425 تا 343 قبل از ميلاد، اين کاهنان مأمور خاکسپاري مجدد فراعنه سلسله هاي پيش شده بودند و به احتمال زياد اين گنج ها را هم آنها براي معبدهايشان برداشته اند. يکي از دلايل ديگر که احتمال برداشتن اين گنجينه ها توسط کاهنان را نشان مي دهد، اين موضوع است که فراعنه مصر استفاده از گنجينه هاي فراعنه پيشين را براي خود شوم مي دانستند؛ به همين دليل در طول تاريخ مدرکي دال بر برداشته شدن طلاهاي يک فرعون توسط فرعون بعدي به چشم نمي خورد اما کاهنان خود را از فرمانرواها مجزا مي دانستند و حتي گاهي قدرت آنها از قدرت فرمانروا هم بيشتر بود و در نتيجه حق انجام هر کاري را به خودشان مي دادند. يکي از متهمان اصلي اين ماجرا جريهور نام دارد؛ او يکي از افسران ارتش مصر و همچنين از کاهنان عالي رتبه معبد آمون در سال هاي 1080 تا 1074 قبل از ميلاد در زمان فرمانروايي رامسس ششم بر مصر بود. بعد از مرگ رامسس ششم، جريهور با وجود آنکه اصليتش معلوم نبود توانست تخت پادشاهي را به دست آورد و قدرت پادشاهي را ميان خود، پسرخوانده و همدستانش که او را در انجام اين توطئه ياري کرده بودند تقسيم کند. او خودش را مسؤول خاکسپاري مجدد فراعنه سلسله هاي پيشين هم قرار داد. اما مکان مقبره او بعد از مرگش و در گذر تاريخ به فراموشي سپرده شد و تا به امروز هم پيدا نشده است. براي همين کاوشگران اعتقاد دارند که تمام گنجينه هاي فراعنه مهم در مقبره او قرار دارد. اما اين مقبره هنوز کشف نشده است. او تمام گنجينه هاي فراعنه سابق را از محل مقبره هاي آنها خارج کرد و بعد از مرگش دستور داد تا آنها را همراهش دفن کنند و احتمالاً به خاطر وجود همين ثروت عظيم، از مقبره او به خوبي محافظت مي شده و مقبره اش به گونه اي ساخته شده که کشف مجدد آن بدون نقشه امکان پذير نباشد. به همين خاطر با وجود پيشرفت هاي قرن حاضر هنوز مقبره او کشف نشده و در نتيجه گنج هايش هم پيدا نشده اند.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: راز گنجینه های مخفی گنج ها دفینه ها آثار باستانی اسرار کاوش مقبره ها
در بسیاری از روستاهای کشور ، شمع سوزها و یا عبادتگاه های بسیار کوچک محلی ، وجود دارد که اهالی ، پیرامون آن جمع شده و آن را متبرک می دانند .
یکی از این شمع سوزها که در بسیاری از مناطق موجود است به آت قچی ( جای پای اسب ) و در مناطق مختلف با نام سم اسب علی ( منظور حضرت علی ) و جای پای اسب امامان معروف است .
البته در این مطلب با فلسفه وجودی چنین شمع سوزهایی ، ما را کاری نیست .
بحث ما پیرامون سوراخ هایی که توسط بشر ، بر روی سنگ حکاکی شده و از قضا ، بسیار شبیه موارد متبرک بالا است می باشد . نماد سم اسب ، بسیار شبیه جوغن مدور است با این تفاوت که در وسط جوغن ، یک برآمدگی کوچک دارد .
نماد سم اسب ، در یک سمت خود دارای قوس بیشتری نسبت به طرف دیگر است . آن جهت که دارای قوس بیشتری است جلوی نماد محسوب می شود .
نماد سم نیز ( البته به صورت تنها و بدون علامت دیگر ) فقط یک تفسیر دارد در جهت جلوی این نماد ، 3 گز و در معدود نمادها 5 گز می باشد . هدایای این نشان ، بسیار نزدیک است .
نماد و یا جوغن سم اسب که به صورت چند تایی باشد و اینچنین به نظر آید که در امتداد هم هستند نیز دارای هدایاست و این نماد گویای فاصله نماد تا هدف است . اگر نشان سم اسب به صورت چندتایی در یک امتداد باشد مسیری طولانی تر را به ما نشان میدهد .
نماد یا جوغن سم اسب که در نزدیکی نماد اسب یا کله اسب باشد خود هدف است و باید خود سنگ یا زیر همان سنگ را کاوید . سم اسب ساروجی نیز دیده شده که خود نماد ، هدف است .
اگر نماد سم اسب روی سنگ سفید مخروطی بلند ( شبیه هشت ) بود نشانگر وجود راه مالرو قدیمی است و نشانه گنج نیست این نماد مختص ساسانیان بوده است .
اگر نماد سم اسب بر روی سنگ سفید پلکانی بود با ارتفاع بلند تر از یک متر ، هدف زیر همان پله است . این هدیه مختص چاپاران دولتی و نامه رسانان دولتی ساسانیان بوده ، که اگر نیاز مبرم داشتند از این سکه ها در راه رساندن سریعتر پیام ، به مقصد از آن استفاده می کرده اند .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: رمزگشایی سم اسب در گنج یابی و دفینه آثار باستانی آثار شناسی گنج دفینه شناسی
برخی از نمادها و نشان ها ، به طور طبیعی کاربردی مشخص دارند و اینگونه میتوان برداشت نمود که توضیح واضحات است .
در هر حال یکی از آسان ترین و راحت ترین رمز گشایی های دفینه ، سنگ یا نشان زین است . سنگ زین باید ( باید و تاکید بر باید ) از هر جهت به آن نگریسته می شود زین باشد . یعنی نمی توان زین بودن یک سنگ را ، منوط به دیدن از یک سمت خاص کرد . باید از هر جهت و سمتی به آن نگاه شود زین اسب ، در ذهن تداعی شود . بسیار خوش تراش است .
رمز گشایی آن نیز بسیار ساده است . روی آن بنشینید و به روبرو خیره شوید در دید رس شما ، یا سنگ چین وجود دارد ( که بهترین نوع آن است ) . یا تل خاکی با ارتفاع یکی دو متر وجود دارد که باید به دنبال درب اتاق بگردید و یا صخره های کبود رنگ با اسکنه های زیاد بر روی آن ، که باید به دنبال ورودی از کناره های صخره بگردید .
در هر حال هدف در دید رس شما ، با نشانه های ذکر شده است . به صورت محدود هم دیده شده که ، نشانه آخر در سنگ زین ، نشان و نماد سم اسب وجود داشته است .
نکات قابل تامل در سنگ زین :
هدایای سنگ زین ، در آنسوی تپه نیست . زیر خود زین نیست بیهوده آن را تخریب نکنید ، آن سوی رود هم نیست .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: تفسیر و رمزگشایی سنگ زین در گنج و دفینه آثار شناسی گنج اسرار کاوش دفینه ها
کجاها رو حفاری و کاوش کنیم و کجاها رو کاوش نکنیم ؟
مطمئنا زمانی که در ایران طلا وجود نداشت نباید انتظار داشته باشیم که در قبور ایشان طلا پیدا کنیم . مصریان و سومریان ، در این مورد از ایران پیشی گرفته اند و مصریان در حدود چهار هزار سال است که از طلا استفاده میکنند البته در اوایل به کار گیری طلا در مصر ، این فلز مختص فرعون و خانواده او بود و دیگران حق استفاده از آن را نداشته اند .
در هر حال ، قبل از هخامنشیان حدود سه هزار سال قبل ، ایرانیان از مس و مفرغ و آهن و برنج ، برای تزئینات و همچنین لوازم جنگی استفاده میکردند پس قبوری که منتسب به مهر پرستان ابتدایی و همچنین چند ایزدان باستان است، دارای طلا نیست زیرا در این دوره ها اصلا طلا وجود نداشت .
از زمان هخامنشیان به بعد ، طلا وارد گردونه فلزات ایران شد . ( البته برخی از باستان شناسان اعتقاد دارند که طلای ایرانی ، پانصد سال قبل از هخامنشی در ایران وجود داشته ولی در مقیاس بسیار کم )
پس قبوری که منتسب به دوره قبل از هخامنشیان باشد ، در بهترین حالت دارای ابزار آلات و یا وسایل تزئینی مسی یا مفرغی و یا ....است . این قبور از نظر میراث فرهنگی دارای ارزش هستند ولی از نظر من و شما نه . ادوات مسی بدون شک اکسیده شده و نمی توان آن را ذوب کرد و به مس رسید . خواهشا این قبور را باز نکنید . نشانه ای که می توان آن را به کار گرفت این است که ظهور فلز طلا ، تقریبا با رسمی شدن خط میخی هم زمان است . به راحتی می توان اینطور استنباط کرد که اگر در قبور خط به کار رفته باشد احتمال وجود دفینه بیشتر است البته فقط احتمال .
ایران عزیزمان ، طبق برآوردهای باستان شناسان ، بین هفت هزار تا دوازده هزار سال تمدن در خود نهفته دارد و بسیاری از این قبور هنوز هم وجود دارند که مربوط به هزاران سال پیش است . این قبور را باز نکنید .
وجود دفینه در قبور و مقابر مربوط به حدود دو هزار و هفتصد سال پیش تاکنون است . حال چگونه می توان فهمید که این قبور متعلق به چه زمانی است ؟
یکی از راه ها وجود خط است .
راه دیگر وجود قبرستان است . یعنی زمانی که ایرانیان تصمیم گرفتند که مردگان خود را در مکان خاص دفن کنند . زیرا پیشینیان معمولا در خانه هایشان دفن میکردند .
راه دیگر برای فهمیدن عمر این قبور ، کتابخانه ها و کتابهای خطی بومی است .
تاریخ منطقه و همچنین اتفاقاتی که در منطقه افتاده بسیار کار گشاست .
این قبور معمولا مدور حفر می شدند .دارای سنگهای بزرگ و همچنین دارای عمق کم هستند . فرد مدفون به جهت خاصی خوابانده نشده و اگر سه قبر شکافته شود می بینید که در سه جهت مختلف دفن شدند . خلاصه به طور کل اگر این نوع قبور را ببینید خودتان متوجه خواهید شد زیرا استخوانها نیز به زمین چسبیده و در حال جذب به زمینند . و بسیاری نشانه های دیگر که به آن در مطالب بعد خواهیم پرداخت .
معمولا قبور دوره سلوکیان واواخر اشکانیان و دوره هخامنشیان دارای بهترین هدایا هستند .در ادوار پس از ساسانی و طلوع اسلام ، دفینه گذاری از قبور و مقابر به مکانهای دیگر منتقل شد ولی بطور کامل و تمام ، قبور ایرانی خالی از هر وسیله ای دفن نمیشدند بلکه میترا پرستی و میتراییوم ها تا چند قرن وجود داشتند و به شیوه باستانی خود تدفین میکردند .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: چه قبور و مزارهایی دارای گنج و دفینه هستند ؟ دفینه ها آثار باستانی دفینه های با ارزش
پر کاربرد ترین واحد های اندازه گیری در ایران باستان عبارت بودند از :
علت اینکه چند نام دارد این است که در ادوار مختلف و با زبان های مختلف به کار رفته است و علت تخمین نیز آنست که این مقیاسها ، بر مبنای طول دست و یا گامهای افراد بوده که در افراد مختلف با اندامهای متفاوت از هم ، متغیر بوده است . ولی به طور کلی تفاوت یک یا دو سانتی دارند نه بیشتر .
یک ذرع و یا یک گز : 104 تا 110 سانتی متر که هر 2 ذراع یا ارج برابر بوده با یک ذرع
یک ارش یا ارج و یا ذراع : 52 الی 55 سانتی متر که هر 2 ذراع برابر بوده با یک گز . قابل توجه آنکه اکثر سازه های سنگی هخامنشیان ، با این مقیاس است .
یک چارک : برابر با یک چهارم گز که 26 سانتی متر می شده ( حدودا ) است ولی کاربرد چارک در تمامی اوزان و طول ها ، به عنوان یک چهارم به کار می رفته است به عنوان مثال یک چارک جریب یا یک چارک من تبریز
یک گره : برابر با 5/5 الی 5/6 سانتی متر
یک بهر : برابر بوده است با نیم گره ، معادل 2/7 الی 2/8 سانتی متر
یک وجب : که نیاز به توضیح نیست این مقیاس به صورت عرفی بوده و مقیاسی رسمی نبوده است
یک بند : یک بند انگشت
یک واحد طول که اخیرا باستان شناسان کشف نموده اند و هنوز نامی برای آن نیافته اند نیز وجود داشته که 3 میلی متر کنونی بوده و می توان گفت که یک دهم بهر ، معادل دو میلیمتر و هشت دهم میلیمتر ، مهمترین و کاربردی ترین مقیاس اندازه گیری در ایران باستان بوده است .
یک فرسخ : معادل 6000 ذرع بوده است
چند مقیاس هم برای اندازه گیری سطوح وجود داشته که آنرا نیز بدین ترتیب شرح خواهیم داد :
یک جریب : ( این واحد سطح از آرامیان به ساسانیان وارد شد و بعد از حمله و غصب ایران توسط اعراب بادیه نشین ، وارد فرهنگ اعراب شد ) هر جریب برابر است با زمینی به طول 60 ذزاع و عرض 60 ذراع ، که می شده 3600 ذراع . از آنجا که هر ذراع 55 سانتی متر بوده حدودا می شده 33 متر در 33 متر .
با این حساب می توان گفت هر یک جریب برابر است با زمینی به مساحت تقریبی 1000 متر مربع ولی در برخی اسناد تا 1100 متر نیز لحاظ می شده است
یک قصبه : هر یک قصبه ، زمینی به مساحت یکصد متر مربع را شامل می شده است یعنی هر جریب برابر بوده است با 10 قصبه .
مهمترین این واحدها در طول ، گز و ارش بوده و در سطح نیز واحد پر کاربرد آن ، جریب بوده است .
واحدهای دیگری نیز به کار می رفته مانند قفیز و کیل و عشیر و ...... که به محتوای مباحث دفینه یابان مرتبط نیست به همین دلیل از ذکر آن خودداری شده است
نمادهایی که بر مقابر موجود است معمولا با ضریب 100 برابر و یا 10 برابر رمز گشایی می شوند . برای مثال مسیر کاوش تندیس برخی از شتر های یک ذرعی را ، یکصد ذرع رمز گشایی میکنند . یا برخی از جوغن های یک گره ای را ده گره ، رمز گشایی می کنند . بنا بر این بهتر است که این مقیاسها را کاوشگران بدانند
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: واحد های اندازه گیری در ایران باستان آثار باستانی گنج ها و دفینه ها ایران باستان اسرار کاوش
نماد و سنگ نگاره خورشید ، پر تنوع ترین سنگ نگاره مورد استفاده در باستان بوده است . به طوری که بیشتر از پنجاه نوع آن در حالات مختلف و به همراه دیگر نمادها ، در حال حاضر موجود است .
موارد استفاده نماد خورشید ، در دو جهت قابل بررسی است . نماد خورشید استفاده شده بر قبور و دیگری ، نماد خورشید استفاده شده بر اماکن مذهبی که بعضا خالی از هر گونه اهدایی هستند .
برای کشف و تفسیر این نماد ، آگاهی از زمان و دوره استفاده آن بسیار حایز اهمیت است . این نماد در ده هزار سال پیش هم استفاده می شده است البته برای اجرای مراسم مذهبی .
سنگ نگاره خورشید به مانند دیگر نمادهای مورد استفاده در مقابر و دفینه ها ، به صورت تنها دیده نمی شود و همیشه به همراه دیگر نمادها قابل تفسیر است . از سنگ نگاره هایی که به همراه خورشید وجود دارند می توان به سنگ نگاره و یا تندیس عقاب ، ماه ، ستاره ، صلیب ، گردونه مهر ، اسب حک شده ، جوغن در اندازه های مختلف ، مثلث ، مربع ، چهره انسانی ، سنگ محراب ، انسان بالدار ، انسان تمام قد و یا روحانی و ...... اشاره کرد .
برخی از این نمادها به اشتباه ، در زمره دفینه دارها قرار گرفته اند ولی همه این نمادها ، دارای هدیه نیستند و برخی از این نمادها فقط و فقط جهت اجرای مراسم مذهبی به کار می رفته است .
سنگ نگاره خورشید به صورت برجسته ( بسیار مهم ) ، حک شده ، دارای چهره انسانی ، نیمه خورشید ، دارای اشعه برابر و یا یکی بلند یا کوتاه تر وجود دارد .
این نماد برای اشخاصی چون ساتراپ ها ، ناجیان بزرگ ، موبدان حکومتی ، شاهان محلی ، پادشاهان مرکزی ، مغان ( در دوره ای ) ، شاهزادگان و بزرگان و کاتبان آتشکده های بزرگ ، و ..... به کار می رفته است . برای اماکنی چون میترائیوم ها و آتشکده ها و عبادتگاههایی که سنگ محراب دارند و بعضی قلعه ها به کار میرفته است .
قسمتی که مهم تر است اینجاست که به ما می گوید در این حوالی شخصی که دارای اهمیت دولتی و حکومتی بوده خوابیده و یا مکانی وجود دارد که محل عبادت بوده و روحانی آنجا مورد تایید حکومت بوده ، وجود دارد .
تفسیری که شایسته این نشان است اینچنین است :
مهمترین نکته اینجاست که فاصله مقابر یا اماکن مزبور ، کمتر از یکصد گز است یعنی براحتی باچشم قابل رویت است .
نماد خورشید کامل با اشعه برابر به طوریکه هیچ مسیر و نشانه ای را به ذهن ندهد ، کمتر از یکصد و ده متر به سمت شرق در سینه کش کوه و یا تپه بلند ، به دنبال ضربدر یا صلیب باشید ( دنبال نشانه دیگر ) .
نماد خورشید با اشعه که یکی از آنها بلندتر است ، دیگر نیاز به توضیح نیست خود اشعه بلند مسیر شماست . با اندازه گیری و تبدیل کردن به متر ، گاها میتوان نتیجه گرفت ولی در کل احتمال خطا را افزایش می دهید . به دنبال نشانه تکمیلی بگردید بسیار مطمین تر است .
نماد خورشید با اشعه هایی که یکی از آنها کوتاه تر است ، این نیز نیاز به توضیح ندارد مسیر اشعه کوتاه مسیر شماست
نماد خورشید نیمه با اشعه برابر ، به سمت برآمدگی نماد خورشید ، مسیر شماست حتی اگر به سمت شرق نباشد .
نماد خورشید با سه اشعه ، در جهت اشعه وسط یا دوم مسیر شماست حتی اگر به سمت شرق نباشد .
نماد خورشید با جوغن ، مسیر جوغن مسیر شماست کمتر از 10 متر به سمت جوغن ، حتی اگر به سمت شرق نباشد نشانه دیگری است .
نماد خورشید با چهره انسانی نیز نیاز به توضیح ندارد در جهت نگاه نماد در فاصله کمتر از صد متر ، نشانه دیگری است
سنگ نگاره خورشید به همراه انسان بالدار ( یا حیوانات بالدار ) به معنی وجود فره وشی حکومتی است در کمتر از ده متر به دنبال برآمدگی نا متعارف زمین باشید . ورودی برای کسب هدیه ، از زیر مزار فره وشی است .
در هر صورت اگر سنگ نگاره خورشید را نتوانستید تفسیر کنید در گام اول ، از کنار نماد به سمت شرق حرکت کنید با کوه و یا تپه ای بلند روبرو خواهید شد در مسیر حرکت ، بسیار دقت کنید تا یکصد و بیست قدم ادامه دهید بدون شک در مسیر به نشانه آخر که جوغن یا صلیب و یا ضربدر و یا صخره ای تراش خورده ویا .... است میرسید .
نمادهای خورشید که نشان هدیه نیستند :
سنگ نگاره خورشید در کنار سنگ محراب نشان دهنده دفینه نیست . فقط موکد آن است که در این مکان مراسم مذهبی برپا می شده است . نشان خورشید بر روی ورودی قلعه ها و به طور کل ورودی ها ، موکد هدیه نیست .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: تفسیر نماد خورشید در دفینه یابی گنج ها دفینه ها آثار شناسی گنج اسرار کاوش
برای یافتن نشانه آخر ، آشنایی با اعتقادات و آداب تدفین و همچنین دوره خاکسپاری فرد و شناخت علایم ابتدایی برای رمز گشایی درجه و مرتبه فرد مدفون ، بسیار کمک خواهد کرد .
نشانه آخر و تمام کننده ، در چند نوع طبقه بندی می شود .
نشانه آخر در تشخیص مقبره ها ، نشانه آخر در تشخیص قبور مهم ، نشانه آخر در تشخیص چاه ها ، نشانه آخر در قلعه ها و تپه ها ، نشانه آخر در دفینه ای که به قصد دفینه و پس انداز قرار داده شده ، نشانه آخر در .......
آخرین نشانه به محل کاوش شما و همچنین نوع دفینه ای که به دنبال آن هستید متفاوت است .
از مقبره ها شروع می کنیم . نشانه آخر مقابر ، بستگی به زمان و دوره تدفین و همچنین ، مکانی که شما در آن قرار گرفته اید دارد . به این مفهوم که ، در زمینهای صخره ای و کوهستانی غرب و شمال غرب نوع خاصی از مقابر ساخته می شده که به تناسب آن نشانه های آخر خاص خود را داشته و در دشت های جنوب و جنوب غربی ، نوعی دیگر ، با علایمی دیگر به چشم میخورد . در شرق کشور نیز به همین ترتیب می باشد .
مقبره ها در دو نوع کلی ساخته می شدند یا درون کوه و دامنه کوه ، یعنی بالاتر از سطح زمین ، و یا در زیر سطح زمین ساخته می شدند . از آنجا که طبق اعتقادات ، این مقبره ها باید 12000 سال ( در تدفین ها به طور کامل توضیح داده میشود ) دوام بیاورد ساختار بسیار مستحکمی دارند بالاخص مقابر کنده شده در کوه ها .
مقبره هایی که در بالای سطح زمین است نیز خود دو نوع درب دارند . یا در دل صخره ها دربی همرنگ صخره های مجاور دارند که با ساروجی همرنگ پلمپ شده اند و یا درب ورودی آن در زیر خاک مدفون است .
آن دسته که دربی بر دل صخره دارند بسیار راحت تر از دسته دومی ، قابل تشخیص هستند . این مقابر دارای علایم و نمادهای حیوانی هستند و علایم آن تا شعاع یک متری ادامه دارد فقط باید چشمی کاوشگر داشت تا به نتیجه رسید . جوغن بزرگ و هوا کش از مشخصه های قابل تشخیص هستند . معمولا با این دسته از مقابر ، هیچ مشکلی نخواهید داشت زیرا در امتداد نگاه نمادهای حیوانی هستند و چیدمانی مشخص دارند.
دسته دوم از مقابر روی سطح زمین ، آن دسته از مقابرند که یا به علت شسته شدن خاک از ارتفاعات و رسوب بر روی درب مقبره ، قابل تشخیص نیستند و یا درب آن به صورت مخفی در زیر خاک قرار دارد . این دسته از مقابر نیز با کمی دقت ، قابل رمز گشایی است . این دسته نیز مانند دسته اول ، دارای نماد حیوانی هستند و این علایم تا یک متری آن ادامه دارد دقیقا به مانند دسته اول ، دارای هواکش و بعضا جوغن یا اسکنه هستند فقط درب آن قابل رویت نیست . نکته اصلی اینجاست : شما تا یکی دو متری درب با استفاده از علایم ابتدایی آمده اید حال نمی دانید کجا درب ورودی است و از آنجا که درب این مقابر ، بسیار مهم است ( زیرا از طریق سقف و یا کناره ها ، قابل نفوذ نیستند ) کاوش شما متوقف میشود .
نشانه های درب آن چیست ؟ نشست بی دلیل زمین در شعاع یک یا دو متری ، بر آمدگی بی دلی در شعاع دو متری ، خاک دستی و روشن تر از محل ، سنگی قابل جابجایی که نیمی از آن داخل زمین است ، سنگ های کبود رنگ که با سنگ های منطقه همخوانی ندارد ، بوته هایی که در جهت جریان باد به طور کلی خم شده و ریشه سستی دارند ، بوته های روشن تر از بقیه محل ها و تردد موشهای سفید بزرگ و خاکستری روشن بزرگ و ..... اینها همه نشانه های عمومی درب هستند ولی از همه مهمتر ....
در باستان ، رسمی وجود داشته که بسیار قوی جریان داشته و اجرا میشده که برای جویندگان راه گشاست .
برای تمامی مقابر ، تاکید میکنم تمامی مقابر ، مکانی می ساختند یا مکانی انتخاب می کردند که بتوانند مراسم مذهبی را اجرا کنند . در این مراسم ها فضایی برای آتش روشن کردن به جهت نور ( مثل جوغنهای افقی ) و فضایی برای تجمع و دعا کردن باید باشد . یک نکته که کمتر به آن پرداخته می شود این است که ایرانیان این مراسم را در حضور نمادها و در جلوی رویت نمادهای مقدس انجام می دادند . یعنی اگر یک مقبره ای که درب آن باز شده باشد را بیابید و در جلوی ورودی به طوری که کمر شما به سمت داخل مقبره باشد متوجه خواهید شد که تمامی عناصر موجود در اطراف ، به گونه ای چیده شده اند که انگار در حال نگاهبانی و یا رویت درب ورود هستند . نمادها در حال نگهبانی یا رویت مقبره هستند . همانجا یعنی جلوی درب ورودی مکانی بوده که فرد مذهبی آن دوران ، قرار میگرفته و مشغول دعا خواندن و تحویل دادن روح فرد متوفی به خدایان میشده است . پس به راحتی میتوان از این ترفند استفاده کرد تا درب ورودی را یافت . فرض کنید شما از مقبره بیرون آمدید بهترین منظره برای شما کجاست و یا بهترین نقطه برای نگهبانی دادن نمادها و رویت نمادها ، کجاست زیرا همه نمادها و عناصر موجود به سمت درب ورود نشانه رفته اند حتی چیدمان سنگها و تراش خوردن سنگها بی دلیل صورت نگرفته است . برای درب ورودی فاصله ای کمتر از 5 متر با خود مقبره در نظر بگیرید . مقابر عمدتا تونلهای طولانی ندارند . تونلهای طولانی ، مختص دفینه زاغه و یا غار هاست که معمولا در جلوی درب آنها نگهبان و یا خود سازندگان غار دفن شده اند .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: آخرین جوغن یا نماد ، در گنج یابی مقبره ها چیست ؟ دفینه ها گنج یابی اسرار کاوش
نماد سگ معمولا با نماد گرگ اشتباه گرفته میشود ولی از آنجا که در ایران عزیز 95 درصد این سنگ نگاره ها ، نماد سگ هستند به تفسیر آن می پردازیم .
در گام اول به بررسی این نکته می پردازیم که چرا نماد سگ ، حک شده و چه اعتقاد و باوری در پشت آن است .
سگ در دو دوره خیلی طولانی ، در حدود هفت هزار سال ، مورد تقدس بوده و بسیار محبوب بوده است . دوره اول ، زمانی است که مهر پرستان می زیستند . سگ یکی از همراهان همیشگی میترا و یا مهر بوده است به طوری که در تمامی تمثالهای مهر ، نماد سگ به خوبی مشخص است .
دوره دوم هم زمانی است که زرتشت ، دین خود را به عموم مردم ، معرفی و مردم نیز به آن گرویدند . قسمتی که به دفینه گذاری و امثالهم مربوط است اواخر دوره گستردگی مهر و تمامی دوره زرتشتیان باستان است . حتی تا بعد از اسلام هم ، در برخی مناطق زرتشتی کاربرد داشته است .
در اینجا لازم میبینم در خصوص تقدس سگ در باور گذشتگان مطلبی را عرض کنم . در باور زرتشتیان ، مشی و مشیانه ( حضرت آدم و حوا ) بعد از آنکه روح زمینی یافتند گوسفندی که از جانب خداوند بوده و مقدس شمرده میشده را ذبح کرده و به سه تکه تقسیم میکنند . اولی را برای تناول خودشان ، دومی را در آتشی که افروخته بودند و تکه سوم را به سوی آسمان ، برای تشکر از خداوند ، می اندازند .در این حین سگی که همراهشان بوده تکه سوم را با جهشی می گیرد و می خورد . به همین دلیل که او غذای مقدس را خورده ، دارای تقدس شده است . دید کاه دیگری نیز هست که می گوید آن تکه گوشت گوسفند مقدس را مستقیما به سگ دادند و آتش و سگ دارای تقدس شده اند . تقدس سگ بسیار مورد تایید بوده به طوریکه در مورد سگ ( سگی بنام زرین گوش و در باوری دیگر بنام پشویانه ) می گویند که یکی از محافظان پل چینوت ( پل صراط ) هم هست و اجازه ورود به اهریمنان و ارواح خبیث را نمیدهد و آنها از پل سقوط می کنند . این نوع باور در زرتشتیان باستان بسیار قوی بوده به طوریکه ، فرد محتضر و در حال مرگ را در جلوی دید سگ قرار می دادند تا اهریمن نسوش نتواند روح فرد محتضر را به سوی خودش بکشد که به این کار ، رسم سگ دید می گفتند . البته این رسم برای همه انجام نمیشده ولی در کل رسم رایجی بوده است .
حال با این پیشینه میتوان فهمید چرا سگ را روبروی دید مردگان حکاکی میکردند . نماد سگ برای دوری دو اهریمنی که در باختر هستند و به سراغ افراد در حال احتضار و تازه در گذشته می آمدند حک میشده است .
سگ در گنج یابی و دفینه یابی ، به معنای وجود قبری فقط در سمت نگاه سگ در فاصله کمتر از 5 متری است و اگر علامت دیگری به منزله وجود هدیه در فواصل دورتر یا اطراف نباشد ، فقط تفسیر مذکور را دارد . نماد سگ برای افراد مذهبی و قابل قبول از نظر مذهبی برای عموم ( البته نه به شکل رسمی و دولتی ) می باشد . یعنی فردی بوده که ، مردم به او اعتماد داشتند و او را دوست می داشتند نه اینکه فرد متوفی ، یک فرد مذهبی گماشته شده از جانب حکومت بوده و دارای درجات مذهبی بوده ، اینطور نبوده است . نماد سگ و یا سنگ نگاره سگ دارای هدیه بزرگ نیست . بلکه هدیه و توشه آخرت فردی است که مورد تایید جمعی از مردم بوده است .
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: نماد یا سنگ نگاره سگ در دفینه یابی گنج ها دفینه ها آثار باستانی باستان شناسی
وجود لاک پشت یعنی وجود هدایا و وجود رودخانه ای قدیمی
مشروط بر اینکه لاک پشت بودن نشانه ، محرز باشد . از برخی نشانه ها میتوان به خطوط پشت لاک پشت و یا گردن و سر لاک پشت و .... اشاره کرد .
چند نکته مهم : دفینه لاکپشت در نزدیکی و یا به سمت رودخانه نیست یعنی بین لاک پشت و رودخانه را نگردید مگر آنکه رودخانه بیشتر از 50 متر فاصله داشته باشد . دفینه لاک پشت در تونل و حفره ها به صورت پلمپ ساروجی در انتهای تونل است . وجود تله در نماد لاک پشت ، در حد صفر است مگر اینکه ریزش زاغه یا حفره به صورت طبیعی و فرسایشی باشد . از آنجا که دفینه لاک پشت را منتسب به خزانه دولتی می دانند و معمولا همراه هدایا ، مرده و قبر وجود ندارد ، دچار گاز گرفتگی و مسمومیت نخواهید شد البته ایمنی و پیشگیری حرف اول و آخر کاوش است . تندیس لاک پشت بزرگتر از معمول و بزرگتر از عرف معمول ، به تعدد اتاقهای داخل تونل اشاره دارد ولی دفینه در یک اتاق ( اتاقی که دورتر از رودخانه است ) قرار دارد و در دیگر اتاقها اشیا تاریخی مثل کمان و ... وجود دارد . دفینه لاک پشت از معدود دفینه هایی است که به قصد دفینه گذاری و پس انداز انجام شده و قصد هدیه به میترا و خدایان و .... نبوده ، به همین دلیل دارای ارزش زیادی است به طوریکه دارای سکه های گوناگون طلا و ادوات جنگی قابل دفن و پنهان شدن است . اگر دو تل کوچک پشت سر هم در جهت نگاه و یا پشت سر لاک پشت بود خاکریز کوچک و یا تل کوچک را بکاوید.
نماد لاک پشت به دو صورت کلی دیده می شود : لاک پشت حکاکی شده ( حفر شده ) و تندیس لاک پشت
تندیس لاک پشت : در هر حالتی چه با دست و پا و چه هر صورت دیگری ، بیانگر وجود هدایا در شعاع کمتر از 5 متر ( نهایت 5 گز یا 6 متر ) از تندیس لاک پشت است . در بدشانس ترین حالت درب تونل در شعاع کمتر از پنج متری است و خود دفینه در کمتر از 10 متری است . اگر روبروی لاک پشت در فاصله 20 متری ( کمی کمتر یا بیشتر ) رودخانه بود ، برخلاف جهت حرکت لاک پشت به سمت دم را ( فقط در این حالت بیشتر از 5 متر ) به فاصله 10 گز بکاوید . اگر دست و پا نداشت خود لاک پشت درب تونل است و زیر سنگ لاک پشت به درب تونل و در برخی مواقع به مکعب ساروجی دفینه خواهید رسید . اگر علامت دیگری همراه لاک پشت بود مانند جوغن ، به سمت جوغن ، کمتر از پنج متر حرکت کنید دفینه داخل قبری خالی از جسد و پلمپ ساروجی است . اگر نیمی از تنه آن در خاک بود چه با دست و پا و چه هر صورت دیگری ، زیر دم لاک پشت را حفر کنید .
لاک پشت حفر شده : اشاره به وجود بار در فاصله دور ، ولی قابل رویت از محل نشانه دارد یعنی کمتر از 50 متر .
روش مسیر یابی لاک پشت حفر شده به صورت نمادین 10 برابر است . یعنی لاک پشت حفر شده را ده برابر میکنند و به سمت نگاه لاک پشت و اگر نشانه دیگری داشت به سمت نشانه حرکت میکنند . اگر لاک پشت دو چشم داشت در جهت چشمان لاکپشت و اگر یک چشم داشت ( اکثر یک چشمها همراه جوغن یا نشانه دیگر هستند ) در جهت چشمی که وجود دارد حرکت شود .
برای یافتن درب ورودی به چند نکته دقت کنید . سنگی متفاوت از محل - خاکریز و یا تل کوچک یکی دو متری - گیاهانی که در جهت باد به طور کامل خم شده اند و ریشه شل و ناتوانی دارند و یا رنگ روشنتری نسبت به گیاهان اطراف دارند نشانه خاک دست ریز و وجود دربی در آنجاست . تپه های بدون صخره و بدون سنگی که ریشه در خاک دارد . سنگهای کبود رنگ . فرورفتگی خاک در محل در حدود شعاع یکی دو متر و ..... نشانه های عمومی وجود درب هستند
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: نماد ها در گنج یابی گنج اسرار گنج یابی علامت لاکپشت در گنج یابی دفینه یابی اسرار کاوش